- بازدید : (434)
جهاد مدیریتی
آرایش جدید مدیریتی
اصلاح ساختار مدیریتی
سازماندهی وآرایش مدیریت
مطمئن باشید که تعویض مدیران چند سازمان در کمتر از یکماه قابل انجام است چرا که در عرض چند روز مطالعه مردم یک کشور برای تعیین سرنوشت کشور خودنمایندگان متعددی را به مجلس آن کشور معرفی می کنند بنابراین جابجایی مدیران سازمانها از جابجایی کارمندان انتقالی یک سازمان آسان تر است
در شرایط بحران اقتصادی به تصمیم گیران کشورهای در گیر بحران در دنیاتوصیه می شود که :
چشمان خودرا ببندید ومدیران شایسته ،عدالت محور،با انصاف وباوجدان کاری راجایگزین مدیران قبلی کنیدواز شیطنت آنها نترسید و آنها را که واقعا در ایجاد بحران اقتصادی مداخله داشتند نه تنها سرجایشان می نشانید بلکه باید در مقابل آنها ایستادگی کرده واز آنها در مقابل عملکرد ضعیفشان پاسخ بخواهید.واز اینکه خودمان را سرگرم عواملی کنیم که اعلام میدارند جابجایی مدیران خیانتکار به صلاح کشور نیست ومواردی از این قبیل باید با قدرت تغییرات را ایجاد کرد وگرنه مصلحت اندیشی در شرایط بحران اقتصادی دامنگیر ساختار های سیاسی نیزخواهد شد
معمولا کشورهایی در دنیاکه درگیر بحران های اقتصادی می شوندناگزیرند در ساختار وترکیب مدیریتی خویش تغییراتی ایجاد کنند بیشترین تغییراتی که در سطوح مدیریتی ایجاد می شود معمولا به سازمانهایی نظیر بازرگانی،اقتصاد،بانک،گمرک،صنایع،استاندارد،شرکت نفت بر می گردد .بدین ترتیب دولتها موظفند در ساختارهای مدیریتی سازمانهای صدرالاشاره تغییراتی ایجاد کنند چراکه مدیریت های ضعیف منجر به بحران های اقتصادی می شود.بجای مدیرانی که با روابط به مشاغل حساس مدیریتی رسیده اند باید ازمدیرانی استفاده نمود که بر اساس ضوابط شایستگی مدیریت را دارند در سازمانهای که دارای سیستم های مدیریتی بیمار می باشند تداوم روند مدیریتی به صلاح ملت وگردانندگان آن کشور نخواهد بود.بدور از هرگونه تعصبی باید عذر آنانی را که شرایط مدیریت را ندارند خواست .
مدیریت هایی که برمبنای پول وسرمایه شکل گیری می کنند نتیجه ای جز بحران اقتصادی نخواهند داشت.ممکن است گروهی بواسطه های گوناگونی به مناصب مدیریتی دست یافته باشند ولی مهم این است که آیا واقعا شایستگی صدارت بر سازمانها را داشته اند یا خیر.درسازمانهایی که بیماری واگیر دار مدیریتی وجود دارد معمولا مدیران آن سازمانها با شایستگی ورعایت عدالت محوری به آن مناصب گمارده نشده اند واکثرا با پول ،پارتی وسفارش به موقعیت های مربوطه دست یافته اند
مدیران سازمانهای بیمار از هیچ تلاشی برای حفظ موقعیت خود دست بر نمی دارند آنها سعی می کنند هر قسمت اداره را به فرد با نفوذی بدهند فرضا یکی از ادارات کشور را در نظر بگیرید ،ممکن است بخشی از فعالیت آن ادراه به بخش های خصوصی واگذار شده باشد اگر دقیق در مورد آن سازمان بررسی کنید می بینید که آن بخش یا به گروه خاصی که موردنظر خودشان بوده است واگذار شده است ،یا اینکه آن بخش به افرادی از گروه خودشان که در بیرون از اداره به نام آنها فعالیت می کنند واگذار گردیده است،ممکن است علت واگذاری حفظ موقعیت خودشان باشد ویا بالا دستی ها فشار آورده اند که بخشهایی از فعلیت ها که دارای سودسرشار وبی درد سر است به افراد مورد نظر واگذار شود
اگر به مشاغل حساس بعضی از سازمانها نگاهی کوتاه بیندازید می بینید که همه موقعیت های حساس به افراد خاصی واگذار شده است که اگر به صورت یک پروژه دانشگاهی مورد تحقیق قرار گیرند می بینید که پشت سر هرکدام از این مناصب وموقعیت های کلیدی داستانی غم انگیز نهفته است که در مجموع منجر به تشکیل یک سازمان بیمار می دهند
مدیران چنین سازمانهایی که باعث تخریب اقتصاد کشور می شوند اکثرا دارای دانش مدیریتی نمی باشند وچنانچه از آنها خواسته شود که علت دستیابی شما به مناصب مدیریتی چه بوده است چیزی برای گفتن ندارند واگر از آنها بخواهید که شما چه خلاقیت،حسن،تدبیر،دانش،عملکرد مثبت،حرکت ممتاز،تحقیقات،تالیفات وغیره در حرفه مورد نظر خود داشتیتد که به مناصب مدیریتی گماشته شدید واقعا چیزی برای گفتن ندارند.بنابراین در یک طرح سازماندهی شده باید گروهی از مجلس،قوه قضائیه ومجریه با همکاری سازمان مدیریت وبرنامه ریزی با هماهنگی گروههای نظارتی وتجسسی(ممکن است سازمانها در کشورها متفاوت باشند که برچنین اموری مدیریت می کنند که هر کشوری براساس ساختارهایی که دارد می تواند بر مناصب مدیریتی نظارت کند) در یک طرح ویژه مدیرانی را که در هر سازمان شایستگی مدیریتی دارند شناسایی کنند وانها را جایگزین مدیرانی کنند که منجر به نابودی اقتصاد یک کشور شده اند
کشورها نباید از جابجایی مدیران هراس داشته باشند واز جابجایی آنها نگران وضعیت آتی شوند که مبادا چنین مدیرانی در انجام امور شیطنت کنند .جای هیچگونه نگرانی نیست باید آنها را سر جایشان نشاند .گروهی را که باعث تخریب اقتصاد کشوری می شوندوازطرفی زبان درازی می کنند با یک حرکت حساب شده می شود براحتی می توان مدیریت کرد ونه تنها می توان آنها را مدیریت کرد بلکه باید در مقابل مشکلاتی را که از نظر اقتصادی برای کشور ایجاد کرده اند پاسخگو باشند .در این مواقع آحاد ملت به این حرکت بزرگ وملی کمک خواهند کرد وگرنه در کشورهایی که دچار بحران اقتصادی می شوند اکثر آنانی که براساس شایستگی به موقعیتی دست نیافته اند می گویند در شرایطی فعلی تعویض فلان مدیر به صلاح سازمان نمی باشد .لذا تجربیات جهانی نشان می دهد که مصلحت اندیشی های این چنینی نه تنها اوضاع اقتصادی را وخیم تر نموده بلکه هر روز یک قدم بیشتر با عث تخریب ساختارهای سیاسی یک کشور شده است.