مرکزاطلاعات فنی امورگمرکی


دانشگاه مجازی گمرک(بزرگترین مرکزاطلاعات کلاسیک گمرک)

رویکردهای حسابداری مدیریت

2-2-سنجش عملکرد:

 سایمون در سال 1990 مشاهده کرد که سنجش عملکرد با تکمیل کردن استراتژیِ تجاری توسط مقایسه نتایج واقعی در برابر اهداف و مقاصد استراتژیک ،قابل ردیابی است.نلی در سال1998 اشاره کرد که سنجش عملکرد فرایندی از مقدار فعالیت گذشته است.استراتژی الگویی است از اختصاص منابع که یک شرکت را به نگهداری یا بهبود عملکرد که موجب ایجاد شایستگی در میان فعالیتهای یک شرکت می شود،قادر می سازد.عملکرد می بایست در جهت تجزیه و تحلیل استراتژی ها در جاییکه عملکرد نتیجه یک فعالیت است ،سنجیده شود(پورتر و مایلر 1985)توجه به سنجش عملکرد بعنوان مهمترین و غیر مفهومی ترین و مشکل ترین وظیفه در حسابداری مدیریت قلمداد می شود.

تگنیکهای مالی سنجش سنتی عملکرد کارکنان مانند بازگشت دارایی و بازگشت سرمایه استخدام شوندگان بود.این قبیل سنجشها به خاطر دید قهقراییشان مورد انتقاد قرار گرفتند و ناتوانی در اندازه گیری منابع نامحسوس و اینکه برای ارزیابی عملکرد سرمایه گذاری در فن آوری های جدید و بازار جدید مناسب نبودن برای شرکتهایی که نیازمند رقابت کردن موفقیت آمیز در بازارهای جهانی بودند.

در سالهای اخیر حرکتی در جهت سنجش مالی بر پایه حسابداری مشاهده می شود.به عنوان مثال ارزش افزوده اقتصادی[1] که بیشترین پیوستگی را در رابطه با ارزش صاحبان سهام دارد از آن نوع است.اوهانلون وپیسنل در سال 1998 اشاره می کنند که ارزش افزوده اقتصادی یک نوع عایدی باقیمانده است که حداکثر رفتار ارزشی را در مدیران شرکت توسعه و ارتقا می دهد و یک سنجش عملکرد بر مبنای حسابداری محسوب می شود که به طور مثال  درصد تخفیف را با توجه به متمرکز ماندن سود حسابداری بر جور شدن هزینه ها و درآمدها بدون اینکه ارزش هرکدام از دست برود برای ما ایجاد می کند.این ارزش مناسبت توسط تعداد زیادی (بیش از 120)تطبیق با گزارشات قراردادهای مالی جهت انعکاس نمونه پنهان دارایی ها بعنوان سرمایه گذاری های نامحسوس و بلندمدت،بدست آمد.درجه بالایی از عدم اطمینان در سرمایه گذاریهای بلند مدت و نامحسوس وجود دارد     مانند:سرمایه و استهلاک سرمایه واحد تحقیق و توسعه[2] ،ساختار بازار،هزینه ساختار مجدد و دیگر استراتژیهای سرمایه گذاری با الگوهای پرداختهای معوق(بارسکی و برمسر 1999؛سایمون1990).ارزش افزوده اقتصادی به عنوان یک حامی سنجش عملکرد مناسب برای سرمایه معنوی به حساب می آید.

در آوریل 1990 مدلهای چند بعدی سنجش عملکرد برای برطرف ساختن ضعفهای سنجش های مالی ،تنظیم و توسعه یافت(بورنی و ...اوریل2000)چنین مدلهایی بیشتر تمرکزشان بر منابع نامحسوس بود (امید و لو1996).به عنوان مثال: مشتریان و فرایندهای درونی و یادگیری(سایمون1990).این مدلهای بکاررفته معمولا ترازنامه را نیز در بر می گرفت(کاپلن و نورتن1996).

مباحثی که در بالا در خصوص سنجش عملکرد ارائه شد مار ا به این عقیده وا میدارد که شرکتهایی با نسبت بالایی از سرمایه معنوی(فکری) بیشتر دوست دارند تا موارد زیر را بکار بندند:

 1.سنجشهای غیر مالی

2.رویکردی به ترازنامه مشمول موازنه و سنجش چند بعدی

3.رویکرد و پیوند ارزش افزوده اقتصادی با ارزش صاحبان سهام و شناسایی مستلزمات نا محسوس در دارایی

 2-3-بودجه بندی

 اغلب سازمانها بودجه ها را بعنوان مکمل سیستمهای کنترل مدیریت بکار می برند (وب2002).آرمسترانگ و دیگران در سال 1996 دریافتند که اغلب 70% به استفاده از کنترلهای بودجه ای حساسیت نشان می دهند.ون د راستد در سال 2000 اشاره کرد که کنترلهای بودجه ای بر مبنای حسابداری ،یک بخش کاملی از از سیستم کنترل مدیریت در منافع سازمانها می باشند.

هاپ وود در سال 1973 سه سبک مدیریتی را برای ارزیابی عملکرد مشخص کرد:

 1.سبک بودجه تحت فشار:

ارزیابی عملکرد بر اساس توانایی مدیر با مواجهه دائمی بودجه بر اساس دوره کوتاه مدت

 2.سبک سود بردن:

ارزیابی عملکرد بر اساس توانایی مدیر به افزایش اتحاد عمومی اثر بخشی در دوره هایی از اهداف بلند مدت سازمان.

 3.سبک غیر حسابداری:

ارزیابی عملکرد بر اساس درجه بالایی از اطلاعات غیر حسابداری ،ایفای نقش بودجه بندی یک بخش نسبتا کم اهمیت در ارزیابی عالی عملکرد.

 فانینگ در سال 2000 اشاره می کند که سبک غیر حسابداری بیشتر برای شرکتهای بزرگ با سرمایه فکری مناسب است زیرا بودجه بندی را بر مبنای ورودیها و خروجی های دوره کوتاه مدت مالی حفظ می کنند.در ازای محدودیتهای بودجه بندی یک رشد نیز وجود دارد .فاینینگ و دیگران برای بهبود دیدگاهها بودجه بندی بر مبنای صفر و بودجه بر مبنای تقدم و بودجه بندی بر مبنای فعالیت و دائما در حال پیش بینی را پیشنهاد می کنند.به هر حال ممکن است این نوع بودجه بندی ها نیز بوروکراتیک بوده و باعث هدر رفتن زمان شوند.در عصر اطلاعات شرکتها ممکن است نیاز داشته باشند به تاکید بر کاهش یا حذف بودجه بندی قراردادی همانطور که یکی از شرکتهای بزرگ در زمینه سرمایه معنوی (بزرگترین بانک تجاری سوئد)مدعی بدست آوردن سود از طریق  تاکید برکاهش شد.

مدل "فراتر از بودجه بندی"مبتنی بر کارآفرینی ،نوآوری و اختیار ،به عنوان مناسبترین مدل عصر اطلاعات پیشنهاد شد(فانینگ2000).این مدل اهداف تعیین شده مجزا از برنامه مالی و پیش بینی زیاد مالی را در بر می گیرد.

بنابراین شرکتهای بزرگ دارای سرمایه فکری به احتمال زیاد دارای خصوصیات زیر می باشند:

 1.یک سبک ارزیابی غیر حسابداری را پذیرفته و

2.اعتماد کلی به بودجه بندی به شکلهای سنتی و بر مبنای صفر دارند و بیشترپیش بینی و اهداف تعیین شده مجزا را  ترجیح می دهند .

 2-4-ارزیابی سرمایه گذاری سرمایه

 مادامیکه اذبیات بودجه بندی سرمایه با وجود گذشت 20 سال بر دیدگاههای ارزیابی مالی متمرکز شده بود و بر افزایش اهمیت این واقعیت یعنی منافع استراتژیک مالی بلند مدت اشاره می شد،تکنیکهای  ارزش فعلی خالص[3] توسط یک استراتژی کلی تر دیدگاه حسابداری مدیریت هزینه مانند: تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش ،تجزیه و تحلیل محرک هزینه و تجزیه و تحلیل مزیت رقابتی (کار و تامکینس 1996).کار و تامکینس در سال 1996 دریافتند که شرکتها به تکنیکهای سنتی بودجه بندی سرمایه ای کمتر توجه می کنند تا زمانیکه دیگران به کسب سودهای غیر مالی و ترکیب هزینه تمرکز می کنند.ماک در سال 2000 اینگونه استدلال می کنند که "مدل بودجه بندی سنتی سرمایه برای تکنولوژی سطح بالا ،دانش پایه و عملکرد در حال رشد بخش اقتصادی کمتر مورد استفاده قرارا می گیرند.بطور فزاینده،شرکتهایی که کمتر در دارایی های نامحسوس سرمایه گذاری می کنند، بیشتر در تحقیق و توسعه ،آموزش ،بازاریابی ،نرم افزار و دیگر دارایی های نامحسوس سرمایه گذاری می کنند.و اینها به سختی قابل استفاده با ابزار بودجه بندی مرسوم قابل توجیه هستند .

ادبیات تحقیق با موضوع اختیار واقعی پیش می رود که شامل خصیصه های شبه اختیاری در تصمیمات سرمایه گذاری سرمایه است .این تحقیق وابستگی ویژه ای با تبعیت از آزادی اختیار دارد.شرکتهای بزرگ در زمینه سرمایه معنوی،در نوآوری و جستجوی یک موقعیت بهتر در بهره برداری ممناسب در آینده، سرمایه گذاری کرده اند ؛چیزی که تا کنون به ان توجهی نشده است .این آزادیهای استراتژیک می تواند حوزه هایی چون :ورودی های بازار جدید،توسعه دنباله روی تولید و توسعه و گسترش باشد (برند مارک).بهبود آزادیهای واقعی و دیدگاه بودجه بندی سرمایه بصورت سنتی با ارائه یک ارزیابی بهتر از سرمایه گذاری های استراتژیک میسر می شود.

با مرور بودجه بندی سرمایه انتظار داریم که شرکتهای با سرمایه معنوی وسیع احتمالا بیشتر به موضوعات زیر بپردازند:

 1.اعتماد بیشتری به دیدگاههای استراتژیک نسبت به بودجه بندی سرمایه داشته باشند.

2.پروژه هایی را با ارزشهای درصد خالص منفی را بپذیرند زیرا منافع سرمایه نامحسوس هستند و به سختی از بعد کمی و کیفی قابل اندازه گیری هستند.

3. در تجزیه و تحلیل سرمایه از یک ددگاه اختیاری واقعی استفاده کنند.

 2-5-مدیریت ریسک و عملکرد

 مدیریت ریسک عملکردی است از تجزیه وتحلیل جریان ریسک و مصمم شدن به بهترین رفتار در جریان ریسک.ریسکها را می توان از طریق مدیریت مناسب آن حداقل ساخته یا از انها اجتناب ورزید .در این خصوص بحث می کنیم که شرکتها با درصد بالایی از سرمایه معنوی مخصوصا در شکلی از خلاقیت،دارایی های معنوی و روابط سرمایه ،موقعیت بهتری به توانایی پایدار و حتی بهره برداری از کار برجسته ،نتایج تغییرات پیش بینی نشده در بازارها و اقتصاد دارند.

سرمایه معنوی میتواند یک اثر مشخصه بر آفرینش ارزش و ارزش شرکت داشته باشد.اما در زمان شرایط بد اقتصادی یا زمانیکه بازارهای سهام سقوط کند چه اتفاقی رخ می دهد؟آیا سرمایه معنوی می تواند بر سود اوری و عدم اطمینان بازار کمک کند؟مطالعات ما بر روی این موضوع است : شرکتهایی با سطوح بالای نیروی انسانی،ساختار و دارای حامی سرمایه (الگوها،مارکها،وارتباط با مشتری)،انعطاف پذیری و نوآوری که آنها را به مقاومت بهتر در شرایط بد اقتصادی توانمند می کند.همچنین بر روی عملکرد معکوس بحت کردیم: شرکتهای بزرگ دارای سرمایه فکری که سیستمهای مناسب کنترل مدیریت را پذیرفته اند،به احتمال زیاد بالا ترین عملکرد را در رهبری صنعت ,رقابت و توسعه تولید دارند .عملکرد عالی بر روی این ابعاد باید در دوره های بلند مدت در حسابداری مالی و میزان عملکرد بازار سهام منعکس شود.

از مطالب بالا اینگونه استنباط می شود که شرکتهای دارای سرمایه فکری بالا :

 1. توانایی بهتری در مواجهه با اقتصاد غیر قابل پیش بینی و تغییرات بازار دارند.

2.عملکرد خروجی شرکتهای با سرمایه معنوی کم.

 3-روش تحقیق:

 طرح تحقیق این مقاله در شکل زیر نمایش داده شده است .مادر صددیم تا یافته های عملیات حسابداری مدیریت را در شرکتهای بزرگ مالزیایی که با سطحی از سرمایه معنوی متحول شدند که در بخشهای منابع انسانی،ساختار و روابط سرمایه آمیخته شده است.سپس به این موضوع می پردازیم که آیا این تغییرات بر روی عملکرد شرکت  موثر بوده است یا خیر.

ماهیت این مطالعه اکتشافی و توصیفی است .اغلب تحقیقاتی که در زمینه سرمایه معنوی در گذشته صورت گرفته فقط با بررسی های پرسشنامه بواسطه مجموعه ای از داده ها انجام شده است .در این مقاله دو مصاحبه نیمه ساختار یافته و یک پرسشنامه استفاده شده است.این تحقیق در مالزی انجام شد و شرکتهایی به طو تصادفی انتخاب شد و از مبادله شهام کوالالامپور[4] لیستهایی فراهم شد و در چهار قسمت کلی در نواحی که انتظار می رفت سرمایه معنوی در تکنولوژی،تولیدات مصرفی،تجارت و خدمات و بخشهای مالی سود مند است،مورد ارزیابی قرار گرفت.

مجموعه داده ها از مارس تا آگوست 2003 ،که از طریق بررسی و مصاحبه که با مدیران ارشد حسابداری و غیر حسابداری شده بود ،بدست امد.شش شرکت برای پاسخگویی به مصاحبه با مدیران ارشدشان موافقت کردند.این شرکتها شرکتهای نرم افزاری و ارتباطی و دو بانک که یکی بانک رسمی و دیگری بانک اسلامی و یک شرکت صنعتی و یک شرکت انتشاراتی و آخری یک شرکت بیمه اسلامی بود که جمعا 18 مصاحبه صورت گرفت (یعنی در هر شرکت 3 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند).مصاحبه شوندگان عبارت بودند از :حسابداران،مدیران منابع انسانی ومدیران بازاریابی .آنها اطلاعات با ارزشی را که نمی توانست از طریق بررسی غیر حضوری صورت گیرد،در اختیار ما قرارا دادند.

  بررسی های پرسشنامه ای به حسابداران یا مدیران مالی در شرکتهای منتخب پست شد و از طریق تلفنهای بعدی مورد پی گیری قرارگرفت .در مجموع 119 یا 35% پاسخ داده شد.

بونتیس و دیگران مشغول به طراحی سوالاتی در پرسشنامه های پژوهشی به سمت این موضوع که موافقتشان را به یک ردیف از سوالات مربوط به تاکید شرکتهایشان به سرمایه معنوی ایجاب کنند، شدند.(روی ردیف 1-7).

از برخی از این 25 سوال برای تغییر پذیری ترکیب نیروی انسانی [5] ساختار آن[6] و روابط سرمایه[7] ،استفاده شد.سپس پرسشنامه پزوهشهایی را که نشاندهنده درجه اهمیت بودند در شرکتهایشان (یک رشته عملیات حسابداری مدیریت در حوزه هایی از سنجش عملکرد ،سبک حسابداری ،کنترل بودجه ای و بودجه بندی سرمایه ای) را بر اساس تحقیقات قبلی مورد پرسش قرارا داد.سرانجام سوالات پرسشنامه بر سنجش عملکرد تمرکز کرده سپس تستهایی جهت مقایسه با یافته های مصاحبه ای برای اعتبار و تعصب در پاسخ و تجزیه و تحلیل پژوهش آماری توصیفی جهت ایجاد اعتبار لازمه برای این تحقیق ،انجام شد.این تحقیق با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری[8] مورد سنجش قرار گرفت .عمده موضوعات و اجزای ترکیب کننده تجزیه و تحلیل به سمت حوزه حسابداری مدیریت سوق داده شد و سوالات انجام شده منجر به کاهش تعدادی از متغیرهای تست شده در پرسشنامه منجر شد.22 عامل از 76 عملیات حسابداری مدیریت و سنجشهای عملکرد بازرگانی بدست امد و ارتباط زیادی بین متغیرهای شرکتهای مشخص شده مشاهده شد.

 4-یافته ها و مذاکره

 نتایج اولیه بررسی در جدول زیر مشخص شده است.در این نتایج دریافتیم که سطح آگاهی از سرمایه فکری عموما بالاست اگرچه یک پراکندگی زیادی بین سطوح پایین و بالای سرمایه معنوی وجود داشت.از این یافته ها هم اطلاعات داخلی و خارجی بدست آمده و مشاهده می شود اندازه گیری درونی سنجش عملکرد سرمایه معنوی معمولا کمتر بکار گرفته می شود و انحراف در پاسخهای داده شده زیاد می باشد.

 این جدول گزارشی است از موارد میان سطحی سرمایه فکری و عملیات حسابداری مدیریت ودر آن 4 متغیر بکار برده شده .اولین بخش سطحی از توافق را به سمت راست نشان می دهد یعنی سازمان ما دارای یک درجه بالایی از سرمایه فکری است .به بیان دیگر متغیرهای مرکب بنا شده بر پرسشهای مرتبط با نیروی انسانی ،ساختار و روابط ؛سرمایه درون شرکت می باشند.

 4-1- عکلکرد مالی و دیگر سنجشهای عملکرد

 جدول زیر شامل سنجشهای عملکرد مالی عمده انجام شده توسط شرکتها است.شرکتها ی بزرگ دارای سرمایه فکری امیدواری بیشتری بر سودمندی سنجش عملکرد نسبت به شرکتهای دارای درجه کمی از این موضوع دارند.بعلاوه تجزیه و تحلیل ارزش سهامدار[9] بطور محکمی با ساختار انسانی و سرمایه مناسب مادامیکه ارزش افزوده اقتصادی با ساختار سرمایه آمیخته شده باشد، پیوند خورده است.ارزش این دو دیدگاه لازمه شناخت مناسب از ارزش سرمایه معنوی به سمت عملکرد اثر بخش می باشد.همچنین دریافتیم که هدف رسیدن به سود به طور بسیار محکمی با تاکید بر سرمایه معنوی پیوند خورده است.ما از این مشاهدات نتیجه گرفتیم که اولا شرکتهایی با سرمایه گذاری سنگین در سرمایه فکری یا معنوی به موضوعاتی نظیر توجه به سودمند بودن،ارزش پایه،و هدف سود در سنجشهای عملکرد ÷رداخته اند در مقایسه با شرکتهایی که در سرمایه فکری کمتر سرمایه گذاری کرده اند.شاخص مطمئن و مناسب کمی در جهت سنجش کسانی که در هزینه و سودهای سرمایه فکری شریک هستند،وجود دارد.

  جدول زیر نشان می دهد که آیا شرکتهایی با میزان بالایی از سرمایه فکری مایلند این قضیه را در جریان گزارش مدیریتیشان منعکس کنند .

ما دریافتیم که سطوح سرمایه فکری قویا با داشتن موارد زیر گره خورده است:

 1.سنجشهای عملکرد مالی و غیر مالی.

2.سنجشهای عملکرد که با کمک سرمایه معنوی صورت گرفته است.

3.تمرکز بیشتر بر عملکرد گذشته جهت موفقیت در آینده.

4.سنجشهای مالی که کاملا برای ارزش شرکا مشخص شده و سرانجام

5.سنجشهای مالی که محرکهایی را برای ارزش سهامداران ایجاد می کند.

     مصاحبه با حسابداران 6 شرکت،اهمیت بالای اشکال مالی و غیر مالی را در ارزیابی عملکردشان مشخص ساخت.مشاهده سیستم های خاص سنجش تراز نامه توسط شرکنهای مذکور استفاده شد و دریافتیم که شدیدا با درجه ای از ساختار سرمایه فکری ،وابستگی وجود دارد و تنها دیدگاه ترازنامه موازنه[10] با تمام ابعاد سرمایه فکری پیوند خورده است.از مصاحبه هایی که در این 6 شزکت در کوالالامپور انجام شد ،5 شرکت ترازنامه موازنه را بکار گرفته بودند.

 




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: علی نویدی شماره خبر: 1202 زمان: 12:35 تاريخ: یک شنبه 7 دی 1393برچسب:رویکردهای حسابداری مدیریت, موضوع: <-CategoryName-> لينک به اين مطلب



CopyRight| 2013 , ali navidi , All Rights Reserved
Powered By a.navidi@ymail.com | Template By: alinavidi



منوي اصلي

درباره سايت



برچسب هاي وب



کشورهاي جهانی بازديد کننده سايت


جاوا اسکريپت-اچ تي ام ال


جستجوگرسايت

Google

موضوعات وب


لینک های مفید



نويسندگان


آخرين مطالب



لینک دوستان


پيوندهای روزانه


لینک های مفید





سايت اشعار مديريت سايت


















امکانات وب



اخبار لحظه اي


جستجودراين سايت جستجودراينترنت